Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-04-27@20:09:53 GMT

در قسمت شانزدهم فصل دوم سریال «از سرنوشت» چه گذشت؟

تاریخ انتشار: ۲۲ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۸۵۷۴۵۳

در قسمت شانزدهم فصل دوم سریال «از سرنوشت» چه گذشت؟

اسماعیل صاحب کارگاه سرانجام پس از روز‌ها دوری از خانه و کارگاه، به خانه بازگشت. با آمدن او، همه اهل خانه از جمله خاله پوری خوشحال شدند و روایت داستان سریال شکل دیگری به خود می‌گیرد.
روز بعد اسماعیل به اتفاق سهراب و هاشم، پیش بکتاش می‌روند درحالی که اسماعیل همچنان نگران است که انگیزه بکتاش از دیدن او چه می‌تواند باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اسماعیل با دیدن بکتاش گفت که به درخواست تو، اینجا آمده ام.   اسماعیل از بکتاش گله می‌کند و می‌گوید تو به من مهلت ندادی و من مجبور شدم که مدتی آواره شوم. اسماعیل در این مدت کوتاه بار‌ها از بکتاش به خاطر فرصت ندادن به او انتقاد می‌کند. بکتاش در پاسخ گفت که تو به جای اینکه از من تشکر کنی باز این حرف‌ها رو می‌زنی. سهراب و هاشم وقتی دیدند که بحث آنان بالا گرفته پادرمیانی می‌کنند تا مسایل آنان به نحوی حل و فصل شود.
بکتاش کمی آرام شد و سپس به اسماعیل گفت که سهراب و هاشم باعث شدند که امروز تو از این آوارگی نجات پیدا کنی و حالا اینجا باشی تا فرصت دیگری برایت مهیا شود. بکتاش بالاخره پس از این گفتگو‌ها متقاعد شد که یک فرصت دیگری به اسماعیل بدهد. با اینحال هنوز با شک و تردید به اسماعیل نظر داشت و از او خواست باید بینشان قراردادی منعقد شود و اسماعیل علاوه بر این قرارداد، به قرآن نیز سوگند یاد کند که پای حرفش بیستد و در صورت عمل نکردن به قول و قرارش، او را به خدا واگذار خواهد کرد.
اسماعیل پس از حرف‌های بکتاش قول داد که به قراردادش با او عمل کند. روز بعد اسماعیل، سهراب و هاشم به کارگاه رفتند، اما همچنان در بسته بود. هاشم در این فرصت از اسماعیل پرسید که برنامه آینده اش برای کارگاه چیست که اسماعیل به مزاح گفت که فعلا برنامه اصلی باز کردن در کارگاه است. در این فاصله کرباسیان صاحب ملک کارگاه از راه رسید و از اینکه اسماعیل کرایه گذشته خود را تا حالا تسویه نکرده به انتقاد از او پرداخت.   اسماعیل قبل از اینکه کرباسیان در کارگاه را بازکند چکی به او داد که مبلغ یکسال کرایه کارگاهش بود. بااینحال کرباسیان به اسماعیل هشدار داد که از این پس اگر تاخیری در پرداخت کرایه روی دهد کارگاه را خواهد بست.
صاحب ملک در این لحظه کلید در کارگاه را به اسماعیل داد و او در کارگاه را باز کرد و به اتفاق سهراب و هاشم وارد محوطه کارگاه شدند. سهراب این سئوال برایش پیش آمد که اسماعیل چگونه مبلغ یکسال اجاره کارگاه را آماده کرده است در حالی که پولی نداشت.
اسماعیل پس از حضور در اتاق کارش از بچه‌ها خواست که قراردادشان را با خاکپور بیاورند تا او آنرا رویت کند. اسماعیل گفت که باید برای رونق کار دوباره کارگران به کار دعوت شوند تا با تولید ۱۲۰۰ تا ۱۳۰۰ قطعه، بدهکاری‌ها تسویه شود.
هاشم و سهراب پس از بازگشت اسماعیل، دائم سئوال‌هایی در باره سهمشان از کارگاه در ذهنشان شکل گرفت. آنان به اسماعیل پیشنهاد دادند که سهمشان از درآمد کارگاه ۵۰، ۵۰ باشد.
اسماعیل گفت که با توجه به اینکه کارگاه و تجهیزات کارگاه متعلق به اوست این سهم نمی‌تواند نصف نصف تقسیم شود. او پیشنهاد کرد که سهم کارگاه ۳۵ به ۶۵ باشد. هاشم از این پیشنهاد استقبال کرد، اما سهراب سهم بیشتری طلب می‌کرد با اینحال در نهایت همین سهم مورد قبول طرفین قرار گرفت.
در این موقع در کارگاه به صدا در آمد و وقتی هاشم در را بازکرد صالح پسرهمسایه نغمه که قبلا در همین کارگاه کار می‌کرد را دید. صالح به نغمه نظر داشت و هاشم نیز همواره از این وضعیت ناراحت بود و چند بار نیز به نغمه در مورد پسر همسایه اش حرف زد. هاشم همیشه با شک و تردید به کار‌های صالح نگاه می‌کرد.
صالح که یک جعبه شیرینی در دست داشت به هاشم گفت که به دعوت اسماعیل به کارگاه آمده است. اسماعیل پس از دیدن صالح به گرمی او را به دفترش دعوت کرد و همان لحظه یک چک به او داد. هاشم با دیدن این صحنه‌ها متعجب شد. هاشم پس از خروج صالح از اتاق اسماعیل خطاب به او گفت که می‌داند که هدفش از کارهایش چیست که صالح پاسخ داد که کاری نکرده است.
اسماعیل به هاشم گفت که همه کارگر‌ها به جز مجید که با دوستش مرتضی کار می‌کند، از فردا برای ادامه فعالیت به کارگاه خواهند آمد. سهراب نیز گفت که با خاکپور توافق کردند که تعداد قطعات تولیدی را به ۱۲۰۰ قطعه خواهند رساند که این اضافه تولید با رضایت اسماعیل روبرو شد.
در سکانس دیگر خاله پوری و همه اهل خانه به خاطر شروع به کار مجدد کارگاه با شیرینی به محل کار آنان آمدند. خاله پوری نزد پسرش می‌رود و ازاو می‌خواهد که کار‌های خود را به درستی انجام دهد. او به اسماعیل گفت که با سهراب و هاشم قرارداد مکتوب ببندد. خاله پوری از پسرش خواست که همان سهم ۳۵ به ۶۵ را با بچه‌ها منعقد کند درحالی که در ظاهر اسماعیل راضی به انعقاد این قرارداد با چنین سهمی نبوده است.   بالاخره خاله پوری پسرش را راضی می‌کند که با همین سهم با سهراب و هاشم قرار ببندد. سهراب و هاشم و خاله پوری و اسماعیل پس از لحظاتی سرگرم کار‌های مربوط به قرارداد می‌شوند و پس از مدتی قرارداد بین طرفین منعقد می‌گردد و خاله پوری برای محکم کاری، متن قرارداد را نزد خود نگه می‌دارد.
سهراب و هاشم که در کنار تولید و مشکلات کارگاه، خود را برای کنکور آماده می‌کنند اکنون با نزدیک شدن به زمان برگزاری این آزمون، به تلاش‌های خود برای آمادگی بیشتر افزودند.
در سکانس دیگر سهراب از اینکه چندبار به آرزو زنگ زده، ولی او گوشی را برنداشته، ناراحت به نظر می‌رسد. پس از مدتی خود آرزو چند بار به سهراب زنگ می‌زند که سهراب چنین کاری با او می‌کند یعنی گوشی را بر نمی‌دارد. هاشم از سهراب خواست که آرزو را اذیت نکند و گوشی را بردارد. در همین فاصله دوباره زنگ موبایل سهراب به صدا درمی آید و این بار او گوشی را برداشت. آرزو از اینکه سهراب به تلفن‌های او پاسخ نداده کمی از او گله می‌کند.   سهراب نیز چنین شکایتی از آرزو داشت که آرزو گفت که مادرش مریض بوده و در بیمارستان نمی‌توانست به تلفن‌ها پاسخ دهد. سهراب از آرزو پرسید که آیا با نسیم و نوید باز هم صحبت می‌کند که آرزو خطاب به سهراب گفته که تو یک آدم کنترلی هستی! و آدم‌ها را کنترل می‌کنی. پس از این مکالمه، آرزو تلفن را قطع کرد و سهراب نیز بلافاصله به او پیام داد که لازم است حضوری باهم گفتگو کند البته بدون دعوا!
روز بعد سهراب منتظر آرزو در کنار یک رستوران است که آرزو این مکان را برای گفتگو انتخاب کرده بود. آنان به رستوران رفتند و سهراب یک هدیه که کیف بوده به آرزو می‌دهد. آرزو از سلیقه سهراب برای انتخاب این هدیه راضی به نظر می‌رسد.
سهراب از آمادگی آرزو برای کنکور پرسید که آرزو گفت که از رشته تحصیلی خود که انتخاب والدینش بوده علاقه‌ای ندارد و رشته‌های هنری مانند نقاشی و موسیقی را دوست دارد.
بهرحال به نظر می‌رسد از قسمت شازدهم گره‌های داستان ازسرنوشت کم کم در حال بازشدن است. با آمدن اسماعیل کارگاه در ظاهر فعالیت خود را آغاز کرده است و اگر اسماعیل منطقی‌تر و دقیق‌تر از قبل کارگاه را اداره کند احتمال موفقیت آنان بیشتر خواهد شد.
اطرافیان اسماعیل مثل مادرش خاله پوری مراقب کار‌های اسماعیل هستند که او راهش را کج نکند و مثل قبل ناگزیر به فرار و دربدری نشود. بکتاش نیز از اسماعیل قول گرفته و قراردادی با او بسته که کار اسماعیل را برای تکرار اشتباه کمتر می‌کند.
اسماعیل درکارگاه به راهنمایی کارگران می‌پردازد و در ظاهر همه چیز دارد خوب پیش می‌رود. مجید با مرتضی کار می‌کند و اسماعیل در واقع در غیبت مجید یکی از نیرو‌های با تجربه و متخصص خود را در اختیار ندارد. تولیدات کارگاه با افزایش تعداد کارگران بیشتر شده است و بدهکاری‌ها زودتر تسویه خواهد شد. آیا روند کارگاه به همین صورت ادامه خواهد یافت؟ سرنوشت خیلی از نیرو‌های این کارگاه به فعالیت این واحد تولیدی گره خورده است. در این میان شاید سهراب و هاشم بیشتر در فعال بودن و نبودن این کارگاه تاثیر خواهند پذیرفت.
ماجرای هاشم و نغمه و سهراب و آرزو تقریبا در حال به نتیجه رسیدن است. هر چند به طور دقیق مشخص نیست که آیا آنان به هم خواهند رسید یا خیر؟ این پرسش‌هایی است که در قسمت‌های بعدی سریال از سرنوشت به آن خواهیم رسید.

منبع: فرارو

کلیدواژه: سریال از سرنوشت اسماعیل گفت سهراب و هاشم نظر می رسد سهراب نیز روز بعد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۸۵۷۴۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آرزو‌های شیرین برای محله‌ای در دروازه تاریخ /دروازه ری در انتظار لباس نو

ری، تهران، ساوه، اصفهان، کاشان؛ از هر سوی که زائران برای تشرف به حرم مطهر بانوی کرامت قصد ورود به شهر قم را داشتند، باید از دروازه‌ای در باروی شهر وارد می‌شدند که به «دروازه ری» معروف بود.

دروازه ری که احتمالاً کهن‌ترین دروازه قم قبل از احداث جاده ناصری از مسیر علی‌آباد به قم و شاهراه ارتباطی شهر با ری و تهران محسوب می‌شده، تا سال ۱۳۲۱ هنوز پابرجا بوده است.

اگر در اسناد تاریخی که جست‌وجو کنید، المان هویتی دروازه ری را خواهید دید. یک بنای ساده و گنبدی که نشان از تاریخ پرفرازونشیب شهر قم دارد و کاروان‌های اهل دانش و زیارت در سفر به قم را به سمت این شهر راهنمایی می‌کرده است.

محله دروازه ری و نوبهار (چاله کاظم) پیش‌ازاین، مزرعه سعدآباد را در خود داشت و مقبره «خواجه اباصلت» از یاران امام رضا (ع) را در خود جای داده بود که هنوز هم وجود دارد.

دروازه‌ای میان بهشت و جهنم

از جمله ازدست‌رفته‌های محله دروازه ری می‌توان به «گذر ری» اشاره کرد که جایش در محله خالی است. این گذر سه یا چهارطاق چشمه‌ای داشته که به میدان کهنه و پامنار متصل می‌شده است. گفته می‌شود گذر حدود ۴۰ سال پیش تخریب شده و موجب شده است شکل و شمایل کنونی این محله چندان تاریخی و هویتی نباشد.

از پیشه‌های قدیم مردم این محل که در گذر هم نشانی داشت، می‌توان به نمک‌کوبی اشاره کرد. اهالی معاصر این محله هرچند آثاری از برج و باروی دروازه ندیده‌اند، اما زیبایی گذر و گاراژی که اتوبوس‌های راه پیموده از دشت مسیله به آن وارد می‌شد را به خاطر می‌آورند.

این محله تا سال‌ها در برزخی از دشت‌های سرسبز و باغات انگور و کوره‌های آجرپزی محلات مجاور قرار داشت، گویی دروازه‌ای میان بهشت و جهنم بود. در بیرون گذر هرچند شهر تا سال‌ها در حال تغییر و گذر از سنت به مدرنیسم بود، اما قطار مدرنیسم دیرتر و ناقص‌تر به دروازه ری رسید و غبار فرسودگی را بر تن این محله برجای گذاشت.

مهم‌ترین مشکل محله ناتمام ماندن خیابان و ترافیک ناشی از آن است که به تعبیر اهالی، محله را شبیه به مناطق جنگ‌زده کرده است. حداقل می‌شد از این بنا‌های تخریب شده به عنوان فضای عمومی استفاده کرد.

احمد اشعری، کارشناس حوزه شهرسازی از جمله کسانی است که روی مشکلات محله دروازه ری کار علمی انجام داده است و آن را از نظر گونه بافت‌شناسی «بافت ناکارآمد میانی» دسته‌بندی می‌کند.

به گفته وی، محله دروازه ری در خط مرزی بافت تاریخی ۳۰۰ هکتاری قم قرار دارد که در گذشته اراضی کشاورزی و کوره‌پز خانه بوده، اما از سال ۱۳۳۵ به تدریج سکونت در آن اتفاق افتاده است.

محله دروازه ری بر اساس سرشماری سال ۹۵ حدود ۱۴ هزار و ۷۰۰ نفر جمعیت دارد و چهار هزار خانواده در آن زندگی می‌کنند. ۲۵ درصد ساکنان محله دروازه ری، از اتباع هستند.

محور این محله در طرح تفصیلی، چهار طبقه دیده شده و قرار است انواع کاربری‌های خدماتی در آن لحاظ شود. این خیابان هم‌اکنون ۶۴ نوع فعالیت اقتصادی و خدماتی را در خود جای داده است و بخشی از این فعالیت‌ها نیز سازگاری مناسبی با محله ندارد.

این کارشناس حوزه شهرسازی معتقد است برای مرهم گذاشتن بر این زخم نیمه‌باز باید پروژه تملک خیابان دروازه ری را تکمیل کرد، اما در عین حال باید تلاش کنیم تا کارکرد محلی و انسجام اجتماعی در این محله حفظ شود.

اشعری با اشاره به وجود فضا‌های بلاتکلیف در محله و در جریان تملک نیمه‌تمام بدنه خیابان، می‌گوید: با هزینه اندک می‌توان این فضا‌های بلاتکلیف را به مکانی برای توقف اهالی تبدیل کرد.

وی با اشاره به وجود بعضی کاربری‌های ناسازگار در این محله عنوان می‌کند: با تملک چند پلاک می‌توان برای اهالی مسکن تولید و الگوی صحیح توسعه محله را تدوین کرد.


بازآفرینی محله دروازه ری پیگیری شده است

از جمله پیشنهاد‌های مشاور برای این محله، تملک آب‌انبار حاج رئیس به‌عنوان یک عنصر هویتیِ واقع در آن و اضافه کردن یک عنصر دروازه‌ای در محل طاق قدیم برای ارتقای هویت محلی بود که با پای‌کار نیامدن اداره کل میراث فرهنگی، معطل مانده است.

این کارشناس شهرسازی معتقد است یک سری از کاربری‌های ناکارآمد همچون مصالح‌فروشی و حمام متروکه در این محله باید برای تأمین خدمات عمومی به کار گرفته شود.

فرایند اجرایی شدن بازآفرینی محله دروازه ری تا امروز بدون تغییر در این تصمیم‌گیری پیگیری شده است، اوایل سال ۱۴۰۲ شهردار قم اعلام کرد که این پروژه در اولویت تملک با همان عرض ۱۸ متر است.

محمدحسین علی‌اکبری، مدیر منطقه یک شهرداری قم، مرداد سال گذشته در توضیح مشکلات و چالش‌های بازگشایی محله دروازه ری به ریزدانگی املاک این محله اشاره کرد که توافق با مالکان را دچار مخاطره می‌کند.

مساحت پایین املاک تجاری و کوچک بودن آنها یکی دیگر از معضلات تملک در این پروژه است، چراکه این املاک وسیله امرارمعاش اهالی است، اما ارقام تملک به نحوی نیست که ملک تجاری دیگری جایگزین آن شود، از طرفی بسیاری از ملک‌ها جنوبی‌ساز یا به صورت مشاع است که فرایند تملک را دچار چالش می‌کند.

از طرفی به گفته این مسئول شهرداری قم، بخشی از این محله در بافت تاریخی قرار دارد و بهسازی آن نیازمند مشارکت سازمان میراث فرهنگی است.

تلاش برای بازگرداندن امید به محله

با این همه تاکنون نزدیک به ۴۰ قطعه در محله دروازه ری تملک و تخریب شده و جدول‌گذاری و ساخت محور نیز در حال انجام است. گام بعدی احداث مرکز فرهنگی و فضای سبز کوچک این محله توسط شهرداری قم است که می‌تواند امید را به رگ‌های محله بازگرداند.

مدیر منطقه یک شهرداری قم در پاسخ به ابهاماتی درباره عرض محور دروازه ری، عرض ۱۸ متری را مصوبه طرح تفصیلی شهر قم می‌داند که با توجه به قرار گرفتن نیمی از محله در محدوده بافت تاریخی، شهرداری بر سر اجرای همین مقدار نیز با سازمان میراث فرهنگی دچار چالش است.

آذرماه سال ۱۴۰۲ بود که دفتر تسهیل‌گری محله دروازه ری تشکیل و در مسجد این محله جلسات با اهالی برگزار شد. مفهوم احداث دفتر تسهیل‌گری این است که بهسازی یک محله را تنها کالبدی نبینیم بلکه باید به مسائل اجتماعی و اقتصادی به‌صورت توأم با موضوعات کالبدی و عمرانی توجه کرد.

در روز‌های اخیر تصاویری در فضای مجازی رد و بدل می‌شود که نشان دهنده ادامه تملک و تخریب بعضی املاک در مسیر خیابان ۱۸ متری این محله است.

نقش ویژه محله دروازه ری در روز‌های دفاع مقدس و تقدیم ۱۲۸ شهید به کشور، حضور مشاهیری همچون امیر موسوی فرمانده ارتش جمهوری اسلامی و وجود جمع بزرگی از ایثارگران انقلاب اسلامی و جنگ از نقاط قوت و سرمایه‌های اجتماعی این محله است که می‌توان با پررنگ کردن این نقش، به بهبود مشارکت اجتماعی برای حل معضلات آن کمک کرد؛ مسجد فعال و اهالی دغدغه‌مند که روز‌های بهتری برای محله‌شان آرزو می‌کنند، از سرمایه‌های ارزشمند این محله است.

یکی دیگر از سرمایه‌ها و دارایی‌های محله، تنوع قومیت‌ها و ملیت‌ها است که می‌تواند فرصت تلقی شود. شبکه خویشاوندی، مهارت‌های فنی، همچنین وجود عناصری همچون آب‌انبار و مسجد از دیگر سرمایه‌های محله است.

پای صحبت قدیمی‌ها که بنشینی، خاطرات جالبی از روزگار گذشته محله دروازه ری دارند. از گاراژی که محل تردد مسافران به قم بود و روستانشینان و عشایر کلکو از دشت مسیله به آن می‌رسیدند. از پرده‌خوانان و پهلوانان که هرازگاهی بساط خود را در میانه محله به پا می‌کردند و بوی نان سنگک تازه و دود کبابی که زیرگذر به مشام می‌رسید.

شاید امروز بخشی از این خاطرات دیگر رنگ‌باخته باشد، اما می‌توان دروازه ری را طوری بازسازی کرد که اصالتش به یادگار بماند و اهالی‌اش همچنان پایبند این محله باشند.

منبع:ایمنا

باشگاه خبرنگاران جوان قم قم

دیگر خبرها

  • آرزو‌های شیرین برای محله‌ای در دروازه تاریخ /دروازه ری در انتظار لباس نو
  • پایان غمگین قصه امین اسماعیل‌نژاد در ایتالیا
  • چربی مهمی که در هنگام لاغر کردن نباید بسوزانید
  • سمنان، میزبان اردوی تیم‌های ملی و جوانان هندبال بانوان
  • فیلم| از آرزو تا واقعیت؛کاپیتان تیم ملی فوتسال ایران در چایخانه امام رضا(ع)
  • بدقولی کنداکتوری تلویزیون این بار با برنامه «هفت»
  • عکس | واکنش بازیگر نقش روناک به قسمت آخر سریال نون خ
  • عکس| واکنش بازیگر روناک به قسمت آخر سریال نون خ
  • سهراب و فروغ برای هم شعر می‌خواندند/ فرح پنج بار برای افتتاحیه نمایشگاه سهراب آمد ولی او در نمایشگاه حاضر نمی‌شد؛ هیچ دلیل سیاسی هم نداشت
  • دانلود پدرخوانده فصل ۳ قسمت ۱ اول ( قسمت 1 فصل 3 پدرخوانده ) با حجم نیمه رایگان